شعر نماز
سپیده زد، سپیده وقت سحر رسیده خاموش شده ستاره صبح اومده دوباره *** خروس پر طلایی با پاهای حنایی قوقولی قوقو میخونه تو کوچه و تو خونه اذان میگن دوباره از مسجد و مناره *** بابام پامیشه از خواب میره لب حوض اب می شوید او دست و رو با اب میگیره وضو تمیز و پاکیزه باز میاد سر جا نماز *** من هم کنار بابا نماز می خوانم حالا ...