فرزند مهدویفرزند مهدوی، تا این لحظه: 11 سال و 6 روز سن داره

فرزند مهدوی

فاطمیه تسلیت باد!

1392/2/15 15:53
نویسنده : فرزند مهدوی
957 بازدید
اشتراک گذاری
ما گوشه نشينان غم فاطمه ايم
محتاج عطا و كرم فاطمه ايم

 

 

یا احمد لو لاک لمّا خلقتُ افلاک...

یا احمد اگر تو نبودی آسمان ها را نمی آفریدم و اگرعلی نبود تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه نبود، هیچ یک از شما را نمی آفریدم...

دنیا را چه شده است؟ آسمان نظاره گر کدام عصر بیغیرتی است؟ زمین بار به این گرانی را چگونه تاب می آورد؟

بهانه خلق بودن و این همه جور خلق کشیدن؟

معشوق رب العالمین بودن و مظلوم مظلومان زمین بودن؟

عجب، عجب از بی وفایی آنان که خود را خلیفهوفادارترین عالم می دانند!

عجب از او که رسول حق بر حقش خواند وپس از او حقِعلی را زیر پا نهاد.

مگر علی خود عین حقیقت نبود؟   خدا می داند که بود ....

علی همان بود که جبرئیل امین جوانمردی را تنها دروجود او تعریف نمود،

علی او بود که حضرت حق خانه اش را تنها به روی تولداو گشود ....

علی آن کس بود که در دنیای بی رنگ جاهلیت تنها یاورفرستاده ی خدا بود.

مگر از یاد برده اند که رسول خدا خود گفت: معاشر الناس!تاکنون اگر مرا می خواندید، پس از من علی را بخوانید ....

مگر خاطرشان گم کرده جان نثاری علی را در بستر رسولامین؟!

شاید آن روز که پیامبر خدا گفت و آن ها شنیدند؛ گوشهایشان کر شده بود ....

خدایا، فاطمه پناه دل علی مگر تا چه اندازه تواندارد دستان آزادگی را در بند پیروان بی معرفت پیام آور خدا ببیند؟!

فاطمه او بود که هرگاه مصیبتی وارد می آمد، اولینمامن درد پدر بود. فاطمه او بود که تاب بی دینی آدمیان را به امید هدایتشان به جانخرید؛

فاطمه او بود که آسمان ها و زمین و ما فیهما ازوجودش وجود گرفت ....

فاطمه او بود که پدر ام ابیها خواندش و تاج سرنهادش،

فاطمه این همه بود و آن نبود که دستان فاتح خیبر رارسن پیچ دنیاطلبان بیند.

مگر داغ فراق پدر کم بود که فاطمه تواند تاب و طاقتافزونی داشته باشد و ببیند این همه ناحقی را در حق ولی خدا ؟

فاطمه خودِ نور بود همچون علی،هر دو از یک جنس ودنبال یک هدف ....

هر دو در پی عاقت نیک همه ی مردمان دنیا ،

اما غصب حق وصی کجا و فرجام نیک کجا ؟!

فاطمه می دانست، می دانست که اگر امروز به پانخیزد، قبل از هرکس دل پر درد خویش از هم خواهد گسیخت و سپس ارکان دین مبین ....

فاطمه ماندن بین در و دیوار را تاب داشت، اما خانهنشینی امام امت را نه،

فاطمه آلام دردهای پیامبر و ولی می توانست باشد،اما نظاره گر غم در چشمان علی نه !

فاطمه سیلی را شاید فراموش کند اما تحریف حرف پدررا هرگز ...

باید می رفت، باید به خانه خدا می رفت و چهره بهظاهر خداپرستان را برملا می کرد،

فاطمه طعم یتیمی را چشید صبر کرد، ثقیفه را دیدناگزیر تقیه را در پیش گرفت، فدک را

از کفَش ربودند وباز هم سکوت نمود، سرخی سیلی صورتش را همراهی کرد، پهلوی

 شکسته توان زانوانش را شکست،اما باز هم تحمل نمود، اما این بار ماجرا چیز دیگری

 بود، قصه،قصه ی غربت علی بود، قصه ناجوان مردی در حق جوان مردترینِ عالم بود،

دیگر نمی توانست بماند، باید می رفت، باید به سوی خدامی رفت، تا شاید دلی بیدار اگر مانده بود،

بشنود  صدایاو را که در پی فرجام نیک آدمیان بود ....

 

 


4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)

هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)